در این مقاله جامع از پالایه سازان، یاد میگیرید چگونه زمان مناسب CIP را تشخیص دهید، نوع آلودگی را شناسایی کنید، شویندهٔ درست را انتخاب نمایید و مراحل را بدون آسیب به غشا انجام دهید.
مفهوم CIP و اهمیت آن در حفظ عملکرد ممبران
در فرایند اسمز معکوس، آب خام پس از عبور از فیلترهای پیشتصفیه به ممبران میرسد. ممبرانها وظیفه دارند تنها مولکولهای آب را عبور دهند و تمام املاح، نمکها، فلزات و ذرات را دفع کنند. با گذشت زمان، سطح غشا دچار رسوب (Scaling)، آلودگی آلی یا رشد بیولوژیک میشود.
این لایهها مانند زنگ روی سطح فلز عمل کرده و راندمان جداسازی را پایین میآورند. در این حالت تمیزکاری مکانیکی ممکن نیست، بلکه باید از محلولهای شیمیایی کنترلشده برای حل و جداکردن این آلودگیها استفاده کرد؛ فرایندی که «CIP» نام دارد.
چرا CIP ضروری است؟
- افزایش عمر مفید ممبران تا دو برابر با شستوشوی بهموقع.
- کاهش مصرف انرژی پمپ بهدلیل حذف افت فشار اضافی.
- پایداری کیفیت آب خروجی و حفظ TDS در محدودهٔ طراحی.
- جلوگیری از تعویض زودهنگام ممبران که هزینهٔ بالایی دارد.
چه زمانی باید CIP انجام شود؟
بهصورت تجربی، زمانی باید تمیزکاری آغاز شود که یکی از پارامترهای زیر از حد نرمال عبور کند:
| پارامتر | حد آستانه | معنی فنی |
|---|---|---|
| کاهش شار نرمالشدهٔ پرمیت | بیش از ۱۰ تا ۱۵٪ | افزایش مقاومت در برابر جریان آب |
| افزایش اختلاف فشار (ΔP) | بیش از ۱۵ تا ۲۰٪ | انسداد مسیرهای جریان در سطح غشا |
| افت درصد دفع نمک | ۵ تا ۱۰٪ | نفوذ آلودگی یا آسیب سطحی |
| افزایش هدایت الکتریکی خروجی | خارج از محدودهٔ طراحی | رسوب یا شکست در سطح ممبران |
در سیستمهای صنعتی، پایش روزانهٔ دبی پرمیت، فشار ورودی/خروجی، دمای آب و هدایت خروجی ضروری است. دادههای روزانه را در نرمافزار یا دفتر ثبت کنید تا روند تغییرات مشخص شود. هنگامیکه افتها روند صعودی پیدا کردند، CIP را در اسرع وقت انجام دهید تا بازدهی کاملاً بازیابی شود.
اثرات منفی تأخیر در CIP
- تشکیل رسوب سخت (Scaling) که با شویندههای معمولی جدا نمیشود.
- افزایش دائمی ΔP و کاهش دائمی شار حتی پس از تمیزکاری.
- تخریب لایهٔ پلیآمید ممبران و نیاز به تعویض کامل.
- افزایش مصرف انرژی و کاهش دبی سیستم.
آمادهسازی برای تحلیل افت فشار
برای تصمیمگیری دقیق باید ابتدا فشار در ورودی و خروجی هر Pressure Vessel را اندازه بگیرید. اختلاف فشار طبیعی بین ابتدا و انتهای قطار معمولاً بین ۰٫۵ تا ۱ بار است. اگر این اختلاف به بیش از ۱٫۵ یا ۲ بار برسد، نشان از گرفتگی دارد. در سیستمهای چندمرحلهای، اگر فقط در مرحلهٔ اول ΔP بالا رود، معمولاً گرفتگی سطحی است (Scaling یا آلودگی کلوئیدی). اگر در تمام مراحل افزایش یابد، معمولاً آلودگی بیولوژیکی است.
نمونهٔ تحلیل ساده دادههای پایش
| پارامتر | مقدار پایه | پس از سه ماه | تغییر درصدی | تفسیر |
|---|---|---|---|---|
| شار نرمالشده | ۱۵ LMH | ۱۲٫۵ LMH | -۱۷٪ | نیاز به CIP قلیایی |
| ΔP قطار | ۱٫۰ بار | ۱٫۴ بار | +۴۰٪ | رسوب یا بیوفیلم |
| هدایت پرمیت | ۴۰ µS/cm | ۴۸ µS/cm | +۲۰٪ | آلودگی سطحی یا آسیب جزئی ممبران |
اصول پایهٔ تمیزکاری ممبران
- نوع آلودگی را مشخص کنید (کربناتی، آلی، بیولوژیک، فلزی).
- شویندهٔ متناسب را انتخاب کنید (اسیدی یا قلیایی).
- دمای محلول و pH را مطابق دستور سازنده تنظیم کنید.
- جریان تمیزکاری باید ملایم و بدون فشار باشد (حدود ۱–۴ بار).
- میان فاز اسید و قلیا حتماً با پرمیت فلاش کامل انجام دهید.
تشخیص نوع آلودگی ممبران و انتخاب شوینده مناسب (اسیدی یا قلیایی)
برای اجرای موفق فرآیند CIP، پیش از هر چیز باید بدانیم چه نوع آلودگی سطح ممبران را پوشانده است. ترکیب نادرست مواد شیمیایی نهتنها تمیزکاری را بیاثر میکند، بلکه ممکن است غشا را نیز تخریب کند. آلودگیها معمولاً در چهار گروه اصلی قرار میگیرند: رسوبات معدنی، آلودگیهای آلی و بیولوژیکی، کلوئیدها و فلزات. شناخت علائم ظاهری و رفتاری هر گروه، کلید انتخاب محلول مناسب است.
۱. رسوبات معدنی (Scaling)
رسوبات معدنی از کریستالهای کربنات کلسیم، سولفات کلسیم، باریم، استرانسیم یا سیلیکا تشکیل میشوند. این نوع آلودگی معمولاً در آبهای سخت یا چاه دیده میشود. ویژگیهای آن عبارتاند از:
- افزایش تدریجی و پیوستهٔ اختلاف فشار (ΔP) در طول چند هفته.
- کاهش آرام در شار خروجی ممبران (۱۰ تا ۲۰ درصد در ماه).
- رنگ سفید، خاکستری یا شیری روی سطح ممبران.
- بهبود محسوس پس از شستوشوی اسیدی.
درمان: استفاده از شویندهٔ اسیدی با pH حدود ۲–۳. محلولهای سیتریک، فسفریک یا سولفوریک رقیق، مؤثرترین انتخاباند. در صورت غلظت زیاد آهن یا منگنز، سیتریک ترجیح دارد.
۲. آلودگی آلی (Organic Fouling)
این نوع آلودگی ناشی از مواد آلی طبیعی (Humic Substances)، روغنها، گریس، یا مواد محلول در آب خام است. بهخصوص در آبهای سطحی و رودخانهای دیده میشود. نشانههای بارز آن:
- افت شار ناگهانی ظرف چند روز.
- افزایش ΔP همزمان با تغییر بوی آب (بوی فاضلابی یا خاکی).
- سطح ممبران به رنگ قهوهای یا زرد روشن درمیآید.
- افزایش هدایت پرمیت بهدلیل پوشش نازک آلی روی غشا.
درمان: شویندهٔ قلیایی با pH حدود ۱۰–۱۲ و دمای ۳۰–۳۵ درجهٔ سانتیگراد. افزودن سورفکتانت و کیلیت (مثلاً EDTA) برای جداکردن لایهٔ چسبنده توصیه میشود. محلولهای حاوی سدیمتریفسفات و NaOH نیز مؤثرند.
۳. آلودگی بیولوژیکی (Biofouling)
بیوفیلم یا آلودگی بیولوژیکی زمانی رخ میدهد که باکتریها یا جلبکها در سطح ممبران رشد کنند. این پدیده معمولاً پس از عبور کلر از فیلتر کربن و عدم تزریق بیوساید اتفاق میافتد. علائم:
- افزایش سریع ΔP در کمتر از یک هفته.
- لایهای ژلاتینی و لغزنده بر سطح ممبران.
- بوی بد شبیه فاضلاب یا جلبک.
- افت دفع نمک و تغییر ناگهانی هدایت پرمیت.
درمان: استفاده از شویندهٔ قلیایی حاوی سورفکتانت غیریونی و بیوساید سازگار با غشا. بیوسایدهای غیراکسیدکننده مانند DBNPA یا ایزوتیازولون (در غلظتهای مجاز) کاربرد دارند. از کلر یا هیپوکلریت باید اجتناب کرد زیرا به پلیآمید آسیب دائمی میزنند.
۴. آلودگی فلزی و کلوئیدی
آهن، منگنز، سیلت، گلولای و رسها باعث گرفتگی کلوئیدی میشوند. این نوع آلودگی معمولاً در مراحل ابتدایی قطار ممبران (اولین Vessel) تجمع مییابد. علائم آن:
- افزایش موضعی ΔP در استیج اول.
- کدورت محسوس در پرمیت اولیه.
- رنگ قهوهای، نارنجی یا زنگزده روی ممبران.
- بهبود نسبی پس از شستوشوی اسیدی ضعیف.
درمان: شستوشوی اسیدی سبک با اسید سیتریک یا فسفریک در pH ≈ ۳، سپس در صورت باقیماندن رسوبات آلی، مرحلهٔ قلیایی ملایم. برای حذف آهن اکسید، سیتریک بهتر از اسید معدنی قوی است.
۵. جدول انتخاب شوینده بر اساس نوع آلودگی
| نوع آلودگی | شویندهٔ مناسب | pH | دمای پیشنهادی | مدت زمان |
|---|---|---|---|---|
| رسوب کربناتی/سولفاتی | اسید سیتریک یا فسفریک | ۲–۳ | ۲۵–۳۰°C | ۳۰–۶۰ دقیقه |
| آلودگی آلی | NaOH + سورفکتانت + EDTA | ۱۰–۱۲ | ۳۰–۳۵°C | ۴۵ دقیقه |
| بیوفیلم | محلول قلیایی + بیوساید | ۱۰–۱۱ | ۳۰°C | ۶۰ دقیقه |
| فلزات و زنگ آهن | اسید سیتریک رقیق | ۲–۳ | ۲۵°C | ۳۰ دقیقه |
| کلوئید و گلولای | قلیا سبک با سورفکتانت | ۹–۱۰ | ۳۰°C | ۴۵ دقیقه |
۶. ترتیب اجرای شستوشو: اول قلیا یا اسید؟
قاعدهٔ کلی در CIP این است که ابتدا آلودگی نرمتر و آلی را حذف کنیم، سپس سراغ رسوبات سخت معدنی برویم. به همین دلیل معمولاً ترتیب زیر اجرا میشود:
- مرحلهٔ اول: شستوشوی قلیایی (برای آلودگی آلی، بیولوژیکی و کلوئیدی).
- مرحلهٔ دوم: فلاش کامل با پرمیت تا pH خروجی بین ۶ تا ۸ برسد.
- مرحلهٔ سوم: شستوشوی اسیدی برای حذف رسوبات معدنی.
- مرحلهٔ چهارم: فلاش نهایی با پرمیت تا رسیدن pH طبیعی.
در مواردی که آنالیز آب نشان دهد رسوب آهن یا سیلیکا غالب است، بهتر است ابتدا اسید ملایم استفاده شود تا سطح باز شود، سپس مرحلهٔ قلیایی انجام گیرد. این تغییر ترتیب باید با بررسی نوع غشا و توصیهٔ سازنده انجام شود.
۷. دمای مناسب برای هر نوع CIP
افزایش دما باعث تسریع واکنش شیمیایی و نفوذ شوینده میشود، اما باید با محدودهٔ مجاز غشا هماهنگ باشد. بیشتر ممبرانهای پلیآمید تا دمای ۴۵ درجه را تحمل میکنند. جدول زیر محدودههای ایمن را نشان میدهد:
| نوع محلول | حداکثر دما (°C) | توضیح |
|---|---|---|
| محلول قلیایی | ۳۵–۴۰ | دما بالاتر تمیزتر، اما خطر تخریب پلیآمید افزایش مییابد. |
| محلول اسیدی | ۳۰–۳۵ | در دمای بالاتر ممکن است کریستالسازی مجدد رخ دهد. |
| محلول حاوی بیوساید | ۳۰ | بیوسایدها در دمای بالا تجزیه میشوند. |
۸. هشدارهای ایمنی در استفاده از شویندهها
- همیشه مواد را به آب اضافه کنید نه برعکس، تا از پاشش جلوگیری شود.
- از آب بدون کلر (پرمیت یا DI) برای ساخت محلولها استفاده کنید.
- در هنگام ترکیب مواد شیمیایی، از دستکش و عینک ایمنی استفاده کنید.
- هیچگاه اسید و قلیا را در یک مدار مخلوط نکنید؛ واکنش حرارتی شدید رخ میدهد.
- پسماند محلول را طبق مقررات زیستمحیطی خنثی کرده و سپس دفع کنید.
۹. توصیهٔ سازندگان غشا
بیشتر تولیدکنندگان ممبران (مثل Dow، Hydranautics، Toray، LG) توصیه میکنند که:
- فشار کاری در حین CIP زیر ۴ بار باشد.
- دما از ۴۵ درجه تجاوز نکند.
- کلر آزاد در محلول صفر باشد.
- پس از هر CIP، سیستم با آب تمیز فلاش شود تا pH به ۶–۸ برگردد.
تجهیزات، آمادهسازی و مراحل عملی اجرای CIP ممبران
فرآیند CIP در ظاهر ساده است، اما اگر جزئیات دما، دبی، pH و فشار رعایت نشود، نتیجهٔ مطلوب حاصل نمیشود. هدف در این بخش، ایجاد جریان ملایم و کنترلشدهای از محلول تمیزکننده در سطح ممبران است تا بدون آسیب فیزیکی یا شیمیایی، رسوبات و آلودگیها جدا شوند.
۱. تجهیزات موردنیاز برای اجرای CIP
- مخزن محلول CIP: معمولاً از جنس پلیاتیلن مقاوم به مواد شیمیایی و مجهز به نشانگر سطح و درجهٔ حرارت. حجم آن باید حداقل ۱٫۵ برابر حجم داخلی ممبرانها و لولهها باشد.
- پمپ سیرکولاسیون: دبی بالا و فشار پایین (حدود ۱ تا ۴ بار) برای ایجاد جریان عرضی روی سطح غشا بدون اعمال فشار زیاد.
- هیتر یا المنت گرمایی: برای رساندن محلول به دمای هدف (۳۰ تا ۴۵ درجه). کنترل دمای خودکار برای جلوگیری از افزایش بیش از حد ضروری است.
- فیلتر کیسهای (Bag Filter): در مسیر برگشت محلول نصب میشود تا ذرات جداشده به سیستم بازنگردند.
- گیج فشار و دماسنج: در ورودی و خروجی ممبرانها برای پایش آنی تغییرات.
- شیلنگهای مقاوم شیمیایی و بستهای ایمن.
- ابزار اندازهگیری pH و هدایت الکتریکی: برای پایش واکنش محلول و کنترل مصرف شوینده.
- وسایل ایمنی فردی: دستکش نیتریل، پیشبند ضداسید، عینک محافظ و تهویهٔ مناسب محیط.
۲. آمادهسازی سیستم پیش از شروع شستوشو
- سیستم RO را از مدار بهرهبرداری خارج کنید و مسیر CIP را ایزوله نمایید.
- اطمینان حاصل کنید که شیرهای بایپس و درین طبق نقشهٔ لولهکشی تنظیم شده باشند.
- مخزن CIP را با آب بدون کلر (پرمیت یا DI) تا نصف پر کنید.
- مواد شیمیایی را طبق دستورالعمل سازنده به مخزن اضافه کنید، سپس باقیماندهٔ حجم را با آب تمیز پر نمایید.
- دما را به مقدار هدف برسانید و pH را اندازه بگیرید تا در محدودهٔ موردنظر باشد.
۳. حجم محلول موردنیاز
برای محاسبهٔ حجم محلول شستوشو از فرمول زیر استفاده میشود:
V = 1.5 × (حجم داخلی ممبرانها + لولهها + پمپها)
بهعنوان مثال، در سیستمی با ۶ ممبران ۸ اینچی (هرکدام حدود ۳۵ لیتر حجم داخلی)، حجم محلول حداقل باید ۳۰۰ لیتر باشد تا کل سطح غشا پوشش یابد.
۴. ترتیب اجرای مراحل شستوشو
- فلاش اولیه: مدار را با پرمیت تمیز بهمدت ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بشویید تا آلودگیهای سست خارج شود.
- آمادهسازی محلول قلیایی: دما را به حدود ۳۵ درجه برسانید و pH را بین ۱۰ تا ۱۲ تنظیم کنید. افزودن سورفکتانت و کیلیت به افزایش اثربخشی کمک میکند.
- سیرکولاسیون قلیایی: محلول را در مدار بچرخانید، هر ۱۰ دقیقه pH و دما را ثبت و در صورت افت pH محلول تازه اضافه کنید. مدت زمان: ۳۰ تا ۶۰ دقیقه.
- خیساندن (Soaking): پمپ را متوقف کنید و اجازه دهید محلول برای ۲۰ تا ۳۰ دقیقه روی ممبران بماند تا آلودگی نرم شود.
- برعکسکردن جهت جریان: برای ۱۰ دقیقه، جریان را در جهت معکوس برقرار کنید تا آلودگی از ناحیهٔ ابتدایی المانها خارج شود.
- فلاش بین فازها: سیستم را با پرمیت بشویید تا pH خروجی بین ۶ تا ۸ برسد. این کار مانع از واکنش اسید و قلیا در مرحلهٔ بعد میشود.
- آمادهسازی محلول اسیدی: با اسید سیتریک یا فسفریک، pH محلول را روی ۲ تا ۳ تنظیم کنید. دما حدود ۳۰ درجه باشد.
- سیرکولاسیون اسیدی: محلول اسیدی را ۳۰ تا ۴۵ دقیقه در مدار بچرخانید. افت pH نشانهٔ حلشدن رسوبات است.
- خیساندن اسیدی: پمپ را خاموش کنید و ۲۰ دقیقه اجازه دهید محلول روی سطح بماند.
- فلاش نهایی: با پرمیت در دمای محیط تا رسیدن هدایت و pH طبیعی (حدود ۷) شستوشو را ادامه دهید.
- راهاندازی مجدد: سیستم را بهآرامی وارد مدار کنید، دبی و فشار را تدریجی افزایش دهید و اولین ۳۰ دقیقه خروجی را کنترل نمایید.
۵. کنترل دما و pH در طول فرآیند
دما و pH دو عامل حیاتی در CIP هستند. کاهش pH در محلول قلیایی نشاندهندهٔ واکنش با آلودگی و مصرف قلیا است. اگر افت pH بیش از ۰٫۵ واحد باشد، محلول باید تازه شود. در محلول اسیدی نیز افزایش pH (بهعلت حل رسوبات) طبیعی است و باید با افزودن مقدار کمی اسید تنظیم شود.
دما باید ثابت بماند. افت بیش از ۵ درجه باعث کاهش راندمان میشود، در حالی که دمای بالاتر از ۴۵ درجه ممکن است لایهٔ پلیآمید را تخریب کند.
۶. روش شستوشوی جزئی (Partial CIP)
در برخی موارد که گرفتگی فقط در یک استیج یا Pressure Vessel دیده میشود، میتوان همان بخش را جداگانه شستوشو داد. این روش برای صرفهجویی در مواد شیمیایی مفید است اما باید مراقب توزیع یکنواخت محلول باشید تا غشاها خشک نمانند.
۷. ثبت دادههای فرآیند
در طول اجرای CIP، هر ۱۰ تا ۱۵ دقیقه مقادیر زیر را ثبت کنید:
- دما و pH محلول.
- فشار ورودی و خروجی هر استیج.
- دبی برگشت محلول.
- هدایت الکتریکی پرمیت.
- زمان آغاز و پایان هر فاز.
این دادهها در تحلیل عملکرد بعد از شستوشو حیاتی هستند و به تصمیمگیری دربارهٔ نیاز به تکرار CIP کمک میکنند.
۸. دفع محلولهای مصرفشده
محلولهای اسیدی و قلیایی پس از استفاده باید خنثیسازی شوند تا pH بین ۶ تا ۸ قرار گیرد. سپس میتوان آنها را طبق مقررات زیستمحیطی به سیستم فاضلاب صنعتی هدایت کرد. هرگز محلول غلیظ را مستقیماً تخلیه نکنید، زیرا میتواند به لولهها و محیط آسیب بزند.
۹. اقدامات ایمنی حیاتی
- همیشه مواد را به آب اضافه کنید، نه آب به مواد.
- از تهویهٔ مناسب در محل اختلاط مواد شیمیایی اطمینان حاصل کنید.
- در تماس با پوست یا چشم، محل تماس را فوراً با آب فراوان شستوشو دهید.
- از ظروف فلزی برای محلولهای اسیدی استفاده نکنید؛ خوردگی ایجاد میشود.
- دستگاه را تا اطمینان از فلاش کامل، وارد بهرهبرداری نکنید.
۱۰. ارزیابی موفقیت پس از CIP
پس از پایان فرآیند، دادههای جدید را با دادههای پیش از CIP مقایسه کنید. اگر شار پرمیت بازیابیشده بیش از ۸۵٪ مقدار مبنا و ΔP حداقل ۱۵٪ کاهش یافته باشد، CIP موفق بوده است. در غیر این صورت، ممکن است نیاز به تکرار مرحلهٔ قلیایی یا اسیدی با دمای بالاتر و زمان بیشتر باشد.
جمعبندی، ثبت نتایج، نکات نگهداری
اجرای فرآیند CIP نهتنها یک کار تعمیراتی نیست، بلکه بخش مهمی از برنامهٔ نگهداری پیشگیرانه است. شستوشوی بهموقع ممبرانها، ثبت دادههای دقیق و تحلیل روند عملکردی باعث میشود سیستم تصفیه با راندمان بالا و هزینهٔ پایین کار کند. در این بخش، نحوهٔ ارزیابی نتایج پس از CIP، نکات نگهداری بلندمدت و پرسشهای پرتکرار را مرور میکنیم.
۱. ارزیابی عملکرد پس از CIP
پس از اتمام شستوشو، اولین گام مقایسهٔ دادههای عملکردی قبل و بعد از تمیزکاری است. سه شاخص کلیدی باید بررسی شوند:
| شاخص | قبل از CIP | بعد از CIP | هدف |
|---|---|---|---|
| شار نرمالشدهٔ پرمیت | کاهشیافته | بازیابی ≥ ۸۵٪ | نشانگر تمیزی سطح ممبران |
| ΔP (اختلاف فشار) | بالا | کاهش ≥ ۱۵٪ | کاهش گرفتگی و عبور بهتر جریان |
| هدایت پرمیت (µS/cm) | افزایشیافته | بازگشت به مقدار طراحی | بازسازی کارایی جداسازی |
اگر بازیابی شار کمتر از ۸۰٪ باشد، یا افت فشار تغییری نکند، باید نوع آلودگی مجدد بررسی شود؛ ممکن است غشا آسیبدیده یا آلودگی ترکیبی (Scaling + Biofilm) وجود داشته باشد.
۲. ثبت دادهها و گزارش CIP
برای هر عملیات CIP باید یک فرم استاندارد پر شود تا سوابق نگهداری تکمیل بماند. این فرم باید شامل اطلاعات زیر باشد:
- تاریخ و ساعت شروع و پایان هر مرحله.
- نوع شویندهها و غلظت استفادهشده.
- دما و pH در آغاز، میانه و پایان هر فاز.
- فشار ورودی و خروجی هر Vessel.
- دبی محلول و زمان کل سیرکولاسیون.
- نتایج نهایی شار، ΔP و هدایت آب.
- مشاهدات فنی اپراتور (رنگ، بوی محلول، تغییرات غیرعادی).
وجود سوابق CIP به مهندسان بهرهبرداری کمک میکند تا زمانبندی بعدی را دقیقتر تنظیم کنند و از خرابیهای تکراری جلوگیری شود.
۳. اشتباههای رایج در CIP
- اجرای CIP با فشار زیاد؛ باعث جدا شدن لایهٔ پلیآمید از تکیهگاه میشود.
- عدم فلاش بین اسید و قلیا و ترکیب دو محلول؛ تولید حرارت و گاز خطرناک.
- استفاده از آب کلردار یا غیردیونیزه برای تهیهٔ محلول.
- بیتوجهی به pH محلول در حین فرآیند؛ افت pH نشانهٔ مصرف مواد است.
- عدم استفاده از فیلتر برگشتی و بازگشت مجدد ذرات جداشده به سیستم.
- عدم کنترل دما و انجام شستوشو با محلول سرد یا بیشازحد گرم.
- نادیده گرفتن پیشتصفیه و بازگشت سریع آلودگی پس از CIP.
۴. نگهداری پیشگیرانه پس از CIP
- کنترل روزانهٔ فشار، دبی و هدایت خروجی سیستم.
- تعویض منظم فیلتر رسوبی و فیلتر کربن فعال برای جلوگیری از ورود آلودگی جدید.
- پایش ماهانهٔ SDI (شاخص تراکم گلولای) آب خوراک؛ عدد بالاتر از ۵ نشاندهندهٔ نیاز به سرویس است.
- اطمینان از عدم وجود کلر آزاد در آب ورودی (حداکثر مجاز صفر میلیگرم در لیتر).
- اجرای CIP در فواصل کوتاهتر در مناطق با آب خام سخت یا دارای آهن زیاد.
۵. توصیههای نهایی برای بهبود راندمان
- همیشه از شویندههای توصیهشده توسط سازندهٔ ممبران استفاده کنید.
- در سیستمهای بزرگ، بهتر است دمای محلول با ترموستات کنترل شود.
- در پایان هر عملیات، سیستم را با پرمیت تازه پر کنید تا از خشکشدن غشا جلوگیری شود.
- اگر دستگاه بیش از چند روز خاموش میماند، غشا را در محلول نگهدارندهٔ مخصوص ذخیره کنید.